به گزارش شهرآرانیوز «امیرحسین. ل» جوان هجده سالهای که هشتم تیرماه، مردی سی ودوساله را در ابتدای خیابان توس ۳۳، مقابل یک کارواش با یک ضربه چاقو به قتل رسانده و متواری شده بود، پس از دستگیری و اعتراف صریح به قتل، دیروز با دستور قاضی صادق صفری، بازپرس جنایی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۲ مشهد، به محل جرم بازگردانده شد تا آنچه میان او و مقتول رخ داده بود بازسازی کند. پسر جوان تازه پشت لبش سبز شده بود و لباس زندان برایش گشاد بود. در این شرایط با هدایت کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی، مقابل چشم کنجکاو اهالی محل، به درون کارواش منتقل شد تا به پرسشهای قاضی صفری پاسخ بدهد.
متهم همه آنچه را بین آنها در روز حادثه گذشته بود از ابتدا بازگو کرد. آن روز امیرحسین خسته از روستایی که برای قربانی گوسفند رفته بود، با موتور جدیدش برمی گردد. اما در میان راه، با مقتول (مسعود) روبه رو میشود. به گفته متهم، مقتول با دیدن امیرحسین میخواسته با پراید او را زیر بگیرد که پسر جوان به سمت خانه شان میگریزد.
متهم بعد از استراحت در منزلشان در خیابان شقایق، به قصد رفتن به شهرک حجت از خانه خارج میشود. البته، چون میترسیده است دوباره با مسعود روبه رو شود، چاقوی سلاخی اش را هم برمی دارد. او در خیابان یکی از دوستانش را میبیند که قرص مصرف کرده و روی پایش بند نبوده است. در این شرایط وقتی دوستش از امیرحسین میخواهد که او را به ابتدای توس ۳۳ برساند، پسر جوان نمیتواند نه بگوید و لحظاتی بعد، متهم راهی ابتدای خیابان شهید شکری میشود، جایی که ساعاتی قبل با مقتول روبه رو شده بود.
امیرحسین دوستش را که پیاده میکند، قصد ورود به صدمتری برای رفتن به بولوار ابوطالب را داشته است. او با موتورسیکلت خیابان توس ۳۳ را به سمت انتهایش دور میزند تا دیگر نخواهد تا میدان معراج برود. اما همین که برمی گردد، اتفاقی چشمش دوباره به مسعود میافتد.
البته این بار مرد سی ودوساله که با پرایدش به یک پژو ۲۰۶ زده بود، متوجه حضور امیرحسین نمیشود و در حال چک وچانه زدن با راننده دیگر بوده است. امیرحسین موتورش را کمی دورتر میگذارد و به گفته خودش برای صحبت با مسعود پا به خیابان میگذارد.
مرد جوان تا چشمش به امیرحسین میافتد، درحالی که به دیوار کارواش تکیه داده بود، یقه اش را میگیرد. متهم که خودش را دوباره گرفتار در میان دستان قوی مسعود میبیند، چاقو را بیرون کشیده و با دست راستش ضربهای کلنگی حواله بازوی او میکند، اما تکان ناگهانی مقتول موجب میشود تا ضربه به سینه اش بخورد.
با رهاشدن دست مسعود از یقه پسر جوان، او به سمت موتورش میدود و مرد جوان برای برداشتن چیزی به سمت خودروش میدود و هم زمان به امیرحسین فحشهای رکیکی میدهد. آنچه متهم لحظاتی بعد و پیش از فرار به یاد دارد، افتادن مسعود روی زمین بوده است.
موضوع اختلاف میان متهم و مقتول، سؤالی بود که بازپرس صفری آن را به میان کشید. امیرحسین مدعی شد که مسعود چندبار او را بی دلیل زده است. یک بار آن هم شب چهارشنبه سوری بوده که او را از محله شان ربوده و به جاده انبار کاشیها برده اند که دوربینی ندارد. مقتول و دوستانش با این بهانه که امیرحسین برادرزاده مسعود را زده، او را یک ساعت زیر مشت و لگد میگیرند و حسابی میزنند.
امیرحسین همچنین مدعی میشود که این افراد با تلفن همراه از پسر جوان فیلم میگیرند و او را وادار میکنند که به خودش فحش و ناسزا بدهد.
بعد از بازسازی صحنه جرم از سوی متهم که نحوه چاقوکشی را به صورت نمایشی مقابل دوربین قوه قضائیه اجرا کرد و همچنین ثبت آخرین اظهارات متهم به قتل، پایان بازسازی از سوی بازپرس ویژه جنایی در حالی اعلام شد که شهروندان زیادی برای دیدن متهم در محل تجمع کرده بودند.